فصل شیدایی؛ رزمنامهای از آدم تا آدم
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۴۴۷۵۳
خبرگزاری فارس-همدان: «و بدان که خداوند آسمان و زمین و آفتاب و ماه و ستارگان و عالم را به برکت پنج تن آفرید و بدان که هستی و هر چه و هر که در اوست به یمن پنج تن روزی میخورند و اگر آسمان و زمین پابرجاست از انوار محمد و آل محمد است.
میگویی نه! پس بدان آدم ملتمسانه از خدا خواست تا از گناهش در گذرد «بار خدایا! از گناه من درگذر و من را ببخشا، ببخشا، بارخدایا از گناه من درگذر».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
و آدم زمزمه کرد آنگاه که خدا را برای پذیرش توبه خویش قسم میداد؛ «یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد، یا عالیُ بِحَقِّ علی، یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه، یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن، یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن».
آدم که به نام حسین رسید جبرئیل را مخاطب قرار داد و پرسید این حسین کیست که نامش دل را به جوش میآورد؛ با نامش جوشی تو گویی خروشی دلم را فرا گرفت.
و جبرئیل قصه حسین را باز گفت و آدم در عزای حسین آن سان گریست تا پروردگار توبهاش را پذیرفت.
آری، توسل از اصول اصیل و رکین اعتقاد شیعه است؛ آدم به خمسه طیبه و پنج تن آل عبا متوسل شد، نوح در آن طوفان عظیم، ابراهیم وقت ورود به آتش و موسی در مقابله با قوم بنیاسرائیل دامن پنج تن را گرفت.
همه انبیا و اولیا به وقت مهالک و خطرها دامن پنج تن میگرفتند و به اذن جبرئیل میخواندند «یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد، یا عالیُ بِحَقِّ علی، یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه، یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن، یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن».
روز مباهله هم که رسید همچون دیگر بزنگاهها پیامبر همراه با حسنین و علی ابنابیطالب و فاطمهزهرا حاضر شد اما مسیحیان نجران گفتند مباهله نکنید «چهرههایی میبینیم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جا درآورد خداوند این چنین خواهد کرد؛ مباهله نکنید».
در فراسوی تاریخ ندای، «یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد، یا عالیُ بِحَقِّ علی، یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه، یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن، یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن» به گوش میرسد.
چرخ میچرخد و تاریخ میگردد، از شهادت نخستین مسلمان «عالم ذر» محمد مصطفی(س) تا شهادت سَیده نِساءالعالمین و پس از آن حکایت فرق شکسته و محراب به خون نشسته غم عالم میشود و دیگر بار جام زهر و جگر سوخته و روزی شهادت قسمت امام حسن(ع) میشود و آخر حسین ذبیح اعظم خداوند و تب عالم.»
آنچه خواندید فصلی از صحیفه گشوده شده «فصل شیدایی» است همان روایت و حکایت سلسله عشق عالم از خلقت تا ظهور که حالا ۱۵ شب در همدانا برگ به برگ خوانده و از فراسوی تاریخ قدم به قدم راه شد.
صحیفهای که تصویرساز مدیونیت عالم و آدم است به پنج تن آل عبا و این بار برای بیست و دومین مرتبه در همدان گشوده شد و رقم و عدد مخاطبش از شبی ۱۲ هزار مشتاق گذشت.
گرچه روایتی از سه فصل «انبیا»، «حوادث صدر اسلام» و «معاصر» از هبوط حضرت آدم تا ظهور امام عصر(عج) را در خود دارد اما حکایت هنرمندانه جوش و خروش دل به وقت حماسه کربلایش چیزی دیگری است و قصه توسل از آدم تا امروز وصله جدانشدنی.
فصل شیدایی انگار روضه مصور بر عزای حسین است و تجلی ماه سرخ شام غریبان؛ از حق نگذریم سوای وقایع صدر اسلام، انبوه مخاطب را به تاریخ معاصر میبرد و در سفری هر چند کوتاه گرمای داغ لالههای گلگونکفن وطن را منتقل میکند.
گویی با جان و تن حاضر در تبار عشق میشوند و شاهد و ناظر بر سلسله عشاق؛ جزء به جزء و ریز به ریز مخاطبان خاصه رشادت میشوند و شیدایی. دمی در رزم با نااهلان و دم دیگر شجاعت بر قلههای برافراشته و حماسه حضور در جنگ با دشمن دیروز و امروز.
هر آنچه در فصل شیدایی دیدید خلاصه میشود در رزمنامهای برای ایستادن حق بر بلندای تاریخ از حضرت آدم تا آدم در صفر ۱۴۴۵ هجری.
پایان پیام/89033/
منبع: فارس
کلیدواژه: فصل شیدایی از خلقت تا ظهور حوادث صدر اسلام تاریخ معاصر ایران فصل شیدایی پنج تن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۴۴۷۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا اوضاع مالی اهل علم خوب نیست؟
آیت الله جوادی آملی در یکی از خطبه های نماز جمعه در مورد روزی و علت اوضاع نامساعد اهل علم اینگونه بیان کرده اند:
از امام معصوم علیه السلام پرسیدند: چرا علما از نظر رزق وضعشان ضعیف است؟ فرمود: «ألیس العقل رزقاً؟»
شما دلتان می خواهد بساط عالَم بر ظلم باشد؟ کسی زحمت بکشد و درس بخواند هم عالم بشود و هم از آن طرف رایگان مال گیرش بیاید؟ این نیست که کسی که درس خوانده به او چیز دیگری بدهند! شما عمر دادی، یک کالا و برلیانی گرفتی که با تو می آید و تو را هم همه جا حفظ میکند. آن بیچاره عمرش را داده پول گیرش آمده و میگذارد و میرود. چرا «فلک به مردم نادان دهد زمام مراد!»
مبادا اینها طلبه ای را بلرزاند. فرمود اگر خواستی خودت را بسنجی، با بازاری نسنج. خود را با متکاثر نسنج.
تو کوثر داری، کوثر را با کوثر میسنجند، کوثر را که با تکاثر نمیسنجند. بله سرمایهدارها بر اساس (ألهاکم التکاثر) باید یکدیگر را با خودشان بسنجند، اما کوثر را با کوثر میسنجند. فرمود: اگر حوزه یا دانشگاه خواستند خودشان را بسنجند، باید با شهداء بسنجند همین. با بازاری نسنجند.
فرمود آنجا که سخن از توزین و توزیع و ارزیابی است، «توزن دماء الشهداء و مداد العلماء»؛ این کوثرها را با هم می سنجند. آن مرکّب عالم با خون شهید، خون این شهید با مرکّب عالم، اینها هر دو کوثرند، کوثرها را با هم بسنجید. تازه گفتند در آن کوثر، مداد عالم افضل است، یا لااقل معادل است.
خطبههای نماز جمعه آیت الله جوادی آملی - ۱۳۸۰/۳/۴